سلام ،
زندگی بنده به شکل خیلی افتضاح سپری میشه.
تنها زندگی میکنم در رابطه با ازدواج بسیار ترس دارم. و هر چی ب خودم فشار میارم تا مثبت فکر کنم اتفاقات اطراف زندگی فحشا خیانت و ... مانع از مثبت اندیشی میشود
کمی از شخصیت ام بازگو میکنم
هومن 27 ساله لیسانس تاسیسات
من مذهبی نیستم یعنی به هیچ اصولی از اسلام پایبند نیستم
اما از زن های که در خیابان با البسه مستهجن وتنگ و آرایش های غلیظ ک استفاده میکنند بیزارم
مواردی در دوستانم رو مشاهده کردم که همسراشون ب نوعی خیانت کردند و زندگی شون به تباهی کشیده شده
با طبع گرمی که دارم در رابطه مسائل جنسی خودم را با استفاده از ورزش های سنگین بوکس و... کنترل کرده ام به آمیزش که در آن انسانیت رعایت نشده باشه اعتقادی ندارم حتی صیغه موقت و....
خانواده بنده : مادر این سر دنیا پدر اون سر دنیا کلا متفاوت زندگی میکنیم
بی خوابی افکار گوناگون دست از سرم بر نمیدارند . گاها افکاری بمانند اینکه وقتی سر کار باشم همسرم ( اینده )خیانت کند...
آیا بنده مریضم ؟!